معرفی کتاب گردان قاطرچی ها
«گردان قاطرچی ها» حکایت گروهی از رزمندگان است که در جریان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس وظیفه تدارکات و رساندن مهمات و آذوقه را از مسیرهای صعب العبور و کوهستانی برعهده دارند.
کتاب، اولین بخش خود را با معرفی شوخ ترین، شلوغ ترین و آزار رسان ترین فرد گردان قاطرچی ها یعنی سیاووش آغاز می کند. و برای معرفی هرچی بهتر او داستان مورچه های آتشینی را تعریف می کند که سیاوش داخل عرق چین کربلایی غفور که قبول کرده بود در غیاب حاج آقا شریفی نماز جماعت آن روز را بخواند، ریخته بود.
«جنگجویان شنگول» بخش دیگری از این رمان است که به معرفی شخصیت یوسف فرد دیگر گردان قاطرچی ها می پردازد.
یوسف که در یکی از عملیات ها به شدت زخمی شده است به طور معجزه آسایی بهبود می یابد و پس از هجده ماه به صورت یک فرار موفق، خانه را به مقصد جبهه ترک می کند و سر از پادگان دوکوهه در پنج کیلومتری اندیمشک در می آورد و بعد از چند روز از طرف فرماندۀ لشکر احضار می شود…
ادبیات خاص و طنزگونه این رمان خواندنی باعث می شود که مخاطب مشتاقانه پیگیر داستان باشد و به خوبی با شخصیت های آن خو گرفته و همزاد پنداری کند. خواننده برای اولین در این کتاب تجربه سخت ترین لحظه های جنگ را با طنزترین بیان ممکن می تواند درک کند.
برشی از کتاب گردان قاطرچی ها
«… چند ساعت بعد یک خمپارۀ غول آسای 120 میلی متری، نزدیک یوسف منفجر شد! وزن طبیعی یوسف شصت و هفت کیلو م چهارصدوده گرم بود؛ اما آن قدر ترکش ریز و درشت چدنی به بدنش فرورفت که وزن بدنش در چند ثانیه به هفتاد و دو کیلو و ششصد و ده گرم رسید. یعنی پنج کیلو و شصت گرم ترکش وارد بدنش شده بود…»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.