🔹آنچه در کوچهباغهای کتاب «دلبری برگزیده ام که مپرس» قدم خواهید زد، یک فصل مشترک دارد و آن «حضور مبارک جناب سیدالاحرار حضرت اباعبدالله الحسین روحیفداه» است و دیگر هیچ! و به راستی به غیر از جلوه حضور حضرتش در عالم، دیگر چیست؟! یا تدبری در حدیث کشتی است و تأملات پیرامون آن یا حکایات اردوی جهادی بشاگرد یا حکایات کربلا و نجف از زیارت تا ایام خدمت در آن آستان در معیت تدبرات و نکات و تجربیات. این اثر روایت خاطرات و خطورات و مخاطرات ایام خوشی است که «با دوست به سر شد» ؛ هرچند او بزرگ است و در آیینه کوچک ننماید…
🔹کتاب دلبری برگزیده ام که مپرس، «هفت در یک» است! یعنی حاوی هفت دفتر است که گاه به مناسبتی مستقلاً منتشر شده و اکنون در این مجلد گردآوری شده است و چنانچه تماشا خواهید نمود، برخی از مباحثی که این سالها در مابقی آثار زیر خیمه حسین دیدهاید، در اینجا به اختصار و به صورت تکمضراب ملاحظه میکنید. دقت کنید! اینها خلاصهشده آن آثار نیست، بلکه ماجرا برعکس است! چهطور؟ این سرنخهایی است که رزق آسمانیاش در نجف و کربلا عنایت شده و بعدها در آن آثار، مجال بسط و تفصیل یافته است ؛ آری! هرچه خیر و برکت در این سالها در این سطور دیدهاید، یادگار آن دیار است. این کتاب برای همین نوشته شد تا هم تذکری برای مؤلفش باشد و هم خوانندگانش… آآآه!
🔹حکایت طاووس و جور هندوستان را شنیدید؟ باید این در و آن در زد تا رسید. باید از اردوی جهادی مدد گرفت. باید از راهیان نور و خادمی شهدا مدد جست. باید سختیهای سفرهای کربلا را به جان خرید تا «خوشا راهی که پایانش حسین است» را فهمید. این «دنبال یار گشتن» حسّ خوبی است و «دلبری برگزیده ام که مپرس» روایت این حس است. اصلاً هر چه بوی طلب میدهد، دوست دارم! آری! «میان عاشق و معشوق فرق بسیار است…» باید در جستوجوی یار بود و نازش را کشید و دنبالش بود که «چو یار ناز نماید شما نیاز کنید». مفاهیم عرفانی تمنا و طلب و مانند اینها، یک سینه سخن دارند اینجا! و این ماجرای «دنبال یار گشتن» به شهادت روایت شگفت «حُدَّاثُ الْحُسَيْن» تا فردای قیامت هم خواهد کشید.
🔹«دلبری برگزیده ام که مپرس» سعی کرده حرکت در متن اتفاقات زندگی را برای رسیدن به حضرت ارباب بیان نماید و در لابهلای خاطرات و خطورات و مخاطرات یک خادم، به جستوجوی او باشد…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.