کتاب “احضاریه”
رمانی دیگر از علی مؤذنی، نویسنده خوش ذوق ایرانی، که آثارش همیشه با خلاقیت همراه است.
«نه آبی نه خاکی»، «ملاقات در شب آفتابی»، «ظهور»، «ارتباط ایرانی»، «مأمور»، «خوش نشین»، «دوازدهم» و «آپارتمان روباز» از آثار دیگر این نویسندهاند.
“احضاریه” داستان سفر یک روزنامه نگار به کربلا و شرکت در راهپیمایی اربعین است که به آنجا نه دعوت بلکه احضار میشود. داستانی با مضمون دینی، وهمواره در رفت و برگشت به تاریخ و حال است…
برشی از کتاب “احضاریه” :
گفت: «اینقدر واقعی بود که… آمده بود نشسته بود همینجا لب تخت و دست گذاشته بود روی شانهام. توی خواب فکر میکردم برایم مهمان آمده و باید خودم را به زور بیدار کنم.
چشم که باز کردم، دیدمش. میدانستم اوست. میشناختمش. روی مقنعه و چادرش گرد و خاک نشسته بود… زیاد… گرد و خاکی که حتی با شستن هم از بین نمیرود. گرد و خاکی که جزء تار و پود شده… الهی بمیرم… لبهاش مسعود… لبهاش ترک خورده بود… از عطش…»
و بلندتر از پیش گریه کرد. گفت: «یک پیرهن دستش بود. پیرهن نه. دشداشه شاید… بلند بود… خونی بود… از چند جا هم چاک خورده بود… توی خواب میدانستم این پیرهنی است که موقع جنگ با لشکر یزید تنِ امام حسین بوده…»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.