معرفی کتاب اسناد بهار عربی و بیداری اسلامی
تحولات سالهای اخیر در کشورهای جهان عرب که با اعتراضهای تونس آغاز شد، موجی از مطالبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را به همراه داشت.
این اعتراضها موجب تغییرات گسترده از جمله سرنگونی حکومتهای برخی از این کشورها گردید و ضمن تأثیرگذاری بر نظم و امنیت منطقهای، رویکرد قدرتهای بزرگ در رابطه با منطقه را نیز دستخوش تحول کرد.
هیچکس پیشبینی نمیکرد که خودکشی یک فرد تونسی به نام محمد بوعزیزی در برابر ساختمان فرمانداری شهر بوزید موجب شکلگیری اعتراضهای گسترده و بر پا شدن آتشی شود که از ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ به سرعت سراسر منطقه را در برگیرد و کشورهای مختلف عربی را که مدتها و برای نزدیک به چهار دهه در سکون و آرامش و خارج از امواج تغییر و تحول بودند، با دگرگونیهای وسیع روبهرو نماید.
این رویداد به شکل انفجارآمیزی مسائل و مشکلات نهان در کشورهای عربی را به ویژه استبداد حکومتهای اقتدارگرا و سرکوبگر و ناکارآمدی و وابستگی آنان به بیگانگان، فقدان آزادیهای سیاسی و فقر و بحران هویت را آشکار ساخت.
اما در عین حال شکلگیری چنین حرکتهای گستردهای بیانگر این واقعیت است که عناصر متعددی اعم از تاریخی، دینی، اقتصادی و سیاسی در آن دخیلاند و بدون تردید تحلیل چنین تحولاتی مستلزم بررسی و لحاظ این عناصر و اتخاذ چشمانداز وسیعی است.
درباره تحلیل چیستی و زمینهها و پیامدهای این تحولات، البته دیدگاههای متنوعی بیان شده است، هر چند ضروری است با گذشت زمان و انتشار اسناد و مدارک بیشتر پژوهشها و بررسیهای گستردهتر و عمیقتری صورت پذیرد، چنانکه برخی از تحلیلگران آن را از جنس اسلامگرایی و بیداری اسلامی و برخی آن را تحولات لیبرال دموکراتیک خواندهاند و برخی نیز این تحولات را در پیشزمینههای اقتصادی و یا سیاسی و بعضی نیز آن را در ذیل نظریه توطئه توضیح دادهاند.
کسانی که این تحولات را در چارچوب بیداری اسلامی توضیح دادهاند مهمترین عامل تکوین این تحولات را بحران هویت در جوامع اسلامی میدانند و ضمن توضیح این تحولات در خاستگاهی کاملاً مذهبی، بر روی عناصری از جمله انعکاس مضامین اسلامی در شعارها و اقدامات این جنبشها و نقش مساجد و نمازهای جمعه در فرایند این تحولات، شکلگیری مطالبات عمومی مردم چون عدالتخواهی و مبارزه با فساد و دیکتاتوری در بستری مذهبی، و همچنین اقبال عمومی به شخصیتها و گروهها و احزاب مذهبی و حضور آنان در ساختار قدرت سیاسی پس از این رویدادها تأکید میورزند و آنها را نشانهای آشکاری از شکلگیری موج جدیدی از بیداری اسلامی (اسلامگرایی) در جهان عرب قلمداد میکنند که از انقلاب اسلامی ایران تأثیر پذیرفته و معتقدند که علیرغم تفاوتهای محیطی، گفتمان اسلامگرایی در این تحولات بر اصول مشترکی تأکید داشته بهنحوی که مسلمانان در این کشورها راه برونرفت از نابهسامانیهای موجود را در بازگشت به اسلام و بازیابی هویت دینی خود جستوجو نمودهاند.
اما از سوی دیگر برخی از تحلیلگران این تحولات را در چارچوب انقلابهای دموکراتیک تحلیل نموده و آن را فرایند گذار به دموکراسی در این جوامع دانستهاند و بهویژه بر نقش طبقه متوسط جدید و مطالبات آنها در این کشورها تأکید دارند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.