برای اهالی هیئت امام حسین، که به دنبال ارتباط و اتصال با امام حسیناند و هر چه با امام حسین ارتباط یابد برایشان قدر و قیمتی دارد؛ از منبر و مجلس امام حسین، تا ضریح و حرم ایشان –وحتی چای روضهدم محفلشان! – بعید است که از این قشنگترین و وثیقترین ارتباط، ساده بگذریند: «ارتباط امام با نایبشان».
امید که این بهانهها راه رسیدن به یک ارتباط نورانی و مبارک با امام حسین باشد و نایبشان ما را دستگیری کنند. شور این ارتباط در سر هر پدیدهای افتاد، غوغایی شد؛ تو بگو در کممقدارترین شیء عالم باشد. در همنفسی و اتصال با حضرت ارباب، خاکِ ناقابل را هم بهرهایست: «مُهر اعلی، مال کربلا!» کاش جان ما را نیز چنین نصیب و رزقی داشتهباشد...
حکایت «نایبالحسین» از منظر دیگری نیز مهم مینماید و آن برای کسانی است که سرِ یاری نایب امام زمانشان را دارند. حکایت مسلم، باید مشق هر شب ولایتمداران باشد. درس کوفه «دیروز» را در تهرانِ «امروز» نیز میتوان خواند و اصلا «باید» خواند، تا یادمان نرود چهطور کوفه انقلابی سر از ناکجاآباد درآورد؛ این حکایت را باید هر روز در خویش مرور کرد تا «فردا»ی روشن انقلاب را نظارهگر باشیم...